ددی ‌

ساخت وبلاگ
اینکه پشت کامیون ها مینویسن " نیم کیلو باش ولی آدم باش‌ " کاملا درسته ! تا وقتی این وبلاگ رو دارم ممکنه هزار بار دیگه بنویسم از اخلاق آدم ها ! از اینکه همه چییییییز اخلاق و فهم و درک است .. از اینکه اگه خواستین واسه کسی نفرین کنین بگین انشالله با یه ادم نفهم طرف بشه ، همین و بس ! یه دماری از روزگار آدم درمیاره این نفهمی ادم‌ها ، نداشتن درکشون ! سوهان روح میشن هزار باااار دیگه ممکنه بنویسم از ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

خوبیه شهر های کوچیک اینه که وقتت تلف نمیشه ! امان از خیابون های اصفهان و ترافیک های غروبش ، رسما کلافه میشم و بدتر از اون تهراااااااان .. اینجا نه از اون خیابون های بزرگ و پهن خبریه و نه از ترافیک های وحشتناکشون ! کل شهر متمرکز است رو چند تا خیابون که وقتی بیرون‌ میری توو یک ساعت میشه کلی خرید کرد ، اینجا خیلی زمان اضافه میارم و این عااااااالیه . چقدرم همه چیز ارزون تره ، از کرایه تاکسی گرفت ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

دانشگاه آزاد قبول شدم ! فردا شب با دختر عمه ام بر می گردم دنبال کارای دانشگاهم .. اصفهانم قبول شدم ! آفرین به من .. حالا شنبه هم نتایج دانشگاه بین الملل میاد ، ببینم اونجا چی قبول میشم به احتمال زیاد ثبت نام میکنم ! امسال رو صرفا امتحان دادم ببینم چند مرده حلاجم واسه سال دیگه ... فعلا که قبول شدم ولی یه برنامه هایی دارم باید کامل بررسی کنم دانشگاه رفتنم به برنامه هام لطمه ای میزنه یا نه ! از ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : دانشگاه, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 68 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

خونه ما با دانشگاه قبولیم شاید حدود 10 کیلومتر فاصله داشته باشه اونم سرویس داره و رفت و آمدش واسم راحته ولی دیشب فکر می کردم کی میره این همه راهوووووو ؟! خخخخ حالا داشتم توو اینستا با یه دختره صحبت می کردم بنده خدا بوشهریه ولی اصفهان قبول شده سطح دانشگاهشم خیلی پایین تر از دانشگاه منه حالا این همه راهو میخواد بکوبه بیاد اصفهان ثبت نام کنه و دنبال خوابگاه و این مسایل .... یعنی من اگه جاش بود ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : شرایط, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

دیشب شب عجیبی بود ! اصلا فکر نمی کردم همه چی انقدر خوب به خیر و خوشی تموم بشه !اول اینکه دیشب اتوبوس یه قسمتیش خراب شد و همه راننده ها افتاده بودن به جونش بلکه درست بشه ، درست نشد که نشد ! زنگ زدن یه اتوبوس دیگه اومد ... بابت معطلیش خوشحال بودم چون میدونستم دیرتر می رسیم و صبح موقع رسیدن دیگه هوا گرگ و میش میشه ! با هزار بدبختی با دختر عمه ام سوار اتوبوس شدیم ! چند کیلو متری از شهر فاصله گرفتیم یه ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : احوالات,روزها, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

نترسیدازاینکه دختربچه هایتان زمین بخورند،اجازه دهید گریه کنند اما دوباره بایستند.بزرگ‌تر که شدند گاهی از آن‌ها بخواهید نان بخرند، حتی یک بار شده در صف بایستند.مطمئن باشید به کسی در صف نانوایی تجاوز نمی‌کنندمطمئن باشید حرف در و همسایه که بگویند:" مرد نداشتند در خانه؟ " به پشیزی نمی‌ارزد.همانقدر که آنها را برای آشپزی تشویق می‌کنید برای تعمیر قفل اتاق هم ترغیب کنید.دخترهایتان را اگر کلاس رقص می ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

image
اینجانب ، صحرا
به ساده ترین شکل ممکن
از زندگی می نویسم !
به تعداد آدم های روی این کره خاکی
فکر ، ایده و سبک زندگی هست پس
اگه چیزی رو نفهمیدیم حداقل مسخره هم
نکنیم .
با تشکر ! ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

uzaktan seviyorum seni kokunu alamadan, boynuna sarılamadan yüzüne dokunamadan sadece seviyorum öyle uzaktan seviyorum seni elini tutmadan yüreğine dokunmadan gözlerinde dalıp dalıp gitmeden şu üç günlük sevdalara inat serserice değil adam gibi seviyorum öyle uzaktan seviyorum seni yanaklarına sızan iki damla yaşını silmeden en çılgın kahkahalarına ortak olmadan en sevdiğin şarkıyı beraber ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 133 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 10:14

توو اتوبوس بودم ! واساده بودم و خب طبق معمول جایی برای  نشستن‌ نبود ! دو تا خارجی و یه آقایی که مترجمشون بودکنار من واساده بودن و میله رو محکم گرفته بودن ، راننده خیلی بد رانندگی می کرد ... یه نگاه به خارجی ها کردم مثل بقیه توریست ها ساده و خنده رو .. لذت می برم این همه سادگی رو میبینم ، خودشونن ! نه دماغ عملی ، نه گونه ای پروتز ، نه سینه پروتز شده ای بیرون ، نه لب های شتری ، نه سگرمه های توو هم ، ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : تاسف, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 92 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

هر وقت به اوج نا امیدی رسیدینزدیک‌ترین روزنامه‌ای که روی زمین افتاده بردار و این بار خیلی عمیق‌تر از هر بار به صفحه تسلیت‌ها نگاهی بینداز! صاحبان این چهره‌ها همه کسانی بودند که یک روز حسابی به سر و صورتشان رسیده‌اند و بهترین لباسهایشان را پوشیدند و برای گرفتن چند قطعه عکس 4×3 به معروف‌ترین آتلیه‌های عکاسی رفتند...رفتند تا اعلام کنند وجودشان را در پای انواع تصدیق‌ها، کارت‌ها، گواهی‌ها و گزینش‌ها، ت ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : آدمی,امید,زنده, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

امشب یه خبری شنیدم !  یه دعوایی ...  دوست ندارم مطلب و داستانش رو باز کنم ، هر چی بوده گذشته  برای من همون 6 سال پیش همه چی تموم شد ! ولی ... شنیدن این خبر و دعوا جالب بود ، و جالب تر از اون این بود که خبر رو پنهان می کردن به گوش من نرسه خخخخخخ میگن کافر همه را به کیش خود پندارد ، همینه دیگه ! فکر می کنن از شنیدن اون اتفاق و دعوا من خوشحال میشم !  خیلی جا خوردن که مامانم به صورت نا‌محسوس بهشون فهم ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : زمان, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

در آخرین روز اصلاحیه ، یه سری کد رشته ها رو تغییر دادم امروز ! یه کم واقع بینانه تر‌ به موضوع نگاه کردم .. بعد رفتم آرایشگاه ، موهامو خیلی کوتاه کرد ، حالا چند بارم تاکید کردم که خانوم خیلی کم کوتاه کن ، گفت باشه  ! نصف موهامو ریخت رو زمین چقدر صبر کردم که موهام بلند شد حالا بازم باید تا عید صبر کنم موهام  بلند بشه  ولی مدلشون خیلی خوب شده ، جلوی موهامو چتری زدم یه کم از اون حالت سادگی بیام بیرون ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : واپسین,لحظات,مرداد, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

اینجانب ، صحرا
به ساده ترین شکل ممکن
از زندگی می نویسم !
به تعداد آدم های روی این کره خاکی
فکر ، ایده و سبک زندگی هست پس
اگه چیزی رو نفهمیدیم حداقل مسخره هم
نکنیم .
با تشکر ! ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : سلام,شهریور, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

این شهریور جورِ دیگری بیاید
آسمان نه مثل هر سال،امسال جورِ دیگری آبی
آفتاب بر بام خانه هامان جورِ دیگری بتابد
ابر‌ی اگر بارانی ست،جورِ دیگری ببارد
روزگار جورِ دیگری با ما
آدم‌ ها جورِ دیگری با هم
زندگی‌‌ ها جورِ دیگری باشند .. آرزویم این است
یک روز حالِ من جورِ دیگری باشد
به سراغت بیایم
جورِ دیگری نگاهم کنی‌
جراتی داشته باشم
جورِ دیگری بگویم
" دوستت دارم " .

+ نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۶/۰۱ساعت 0  توسط صحرا  | 
ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : آرزویم, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

فقط خودم می دونم چرا یهو تصمیم گرفتم کد رشته ها رو در  واپسین لحظات تمدیدش تغییر بدم ! شهر ها رو کاملا جابه جا کردم و با کلی امید این شهر رو اول زدم ! قبول شدن یا نشدنش رو نمیدونم ، ولی تکلیف دلم‌ مشخص نیست ، امید داره به تکرار یه اتفاق تو گذشته های دورم ... که نکنه من برم و هرگز فرصت تکرارش برام پیش نیاد ! هر چند به این چیزا نیست ، ولی دلم آروم نگرفت ‌. من به این شهریور خیلی امید دارم .. انشاالله ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : امید, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

اولین روز از آخرین ماه تابستونمون و تابستونتون بخیر و شادی اگه هر روز که از خواب بیدار میشیم به این فکر کنیم که یک روز دیگه برایزندگی کردن فرصت داریم و غم و غصه های قدیمی و کینه ها رو دور بریزیم و صرفا ثانیه به ثانیه اون روز رو زندگی کنیم ، همه چی خوب و عالی میشه  اصلا باید عرض زندگی رو زندگی کرد ! نه طولش رو .‌‌‌.. این‌ نگاه عرضی به زندگی خیلی نگاه جذاب و خوبی هست ! یاد تمام روزایی که ساعت 5 صبح ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 104 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

چند روز پیش توو اتاقم نشسته بودم یهو احساس کردم یه چیزی پشت بازوم‌ رو گاز گرفت ! دیدم بعععععله یه مورچه از اون گردن کلفتا کهگاز میگیرن ،  حسابی دردم اومد   ...  انقدر که از گاز گرفتن این مورچه ها میترسم باور کنین از گربه و سوسک نمی ترسم ! اتاقم همیشه تمیزه و تعجب کردم این مورچه از کجا اومده که رسیده به قسمت پشت بازوی من :-| چند روز بعد دیدم بععععله نه یکی ، نه دوتا بلکه چندین مورچه گردن کلفت تر دا ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : اتاق,مورچه,داره, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32

ساعت 3 نصفه شب است و بی خوابی زده به کله مبارک ، طبق معمول !

چایی دم کردم ، الان !

یه کتاب چند وقت پیش از کتابخونه گرفتم به اسم " مکبث "

کتاب نام آشنایی هست ولی محتواش رو اصلا نفهمیدم چی به چیه !

البته نه اینکه نفهمم ، نخواستم که بفهمم ... هر چی هست به ذائقه من 

نمی خوره !

دقیقا مثل ساز ویولون ، نمیفهممش ! دوسش ندارم ! 

+ نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۶/۰۲ساعت 3  توسط صحرا  | 
ددی ‌...
ما را در سایت ددی ‌ دنبال می کنید

برچسب : مکبث, نویسنده : 8injaneb-sahra2 بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 23:32